ابوالقاسم خان، فرزند لطفعلی خان امیر مفخم بود و اغلب در چهارمحال بختیاری و خوزستان به سر میبرد و یکی از مالکین بزرگ منطقه بخصوص در قراء اردل، اورکان، ممکا، اندیکا و ایذه بود.
ابوالقاسم خان از خوانین تحصیل کرده در اروپا بود، که پس از اتمام تحصیلات به وطن بازگشت و در میان ایل بختیاری رشد و نمو نمود.
در سالهای ۱۳۲۱ تا ۱۳۳۲ هجری. ش حقوق بختیاری توسط حکومت پهلوی پایمال شده بود. در آن زمان، میان دو قطب متضاد خوانین، یعنی: اولاد ایلخانی و حاج ایلخانی مخالفت شدید بوجود آمد و منشاء آن، مخالفتها پیرامون مناصب حکومتی و قدرت طلبی بود.
هر یک از آن دو قطب، سعی در تضعیف دیگری مینمود. به همین منظور دولت وقت، از درگیری آنان سوءاستفاده نموده و آنان را به جان هم میانداخت! در این زمان سپهبد تیمور بختیار، درجه تیمساری داشت و بعدها به ریاست سازمان اطلاعات و امنیت ایران (ساواک)منصوب شد. ابوالقاسم خان برادر زاده سپهبد تیمور بختیار بود.
پس از درگیری ابوالقاسم خان با قوای دولتی، که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد کثیری از نظامیان شاه شد و آنان را در چندین نقطه ضعیف و ناتوان کرد. شاه بوسیله سپهبد بختیار برای ابوالقاسم خان، امان نامه فرستاد. آن امان نامه، همراه با یک جلد قرآن ممهور شده بود... !
به ابوالقاسم خان وعده دادند که به تهران بیاید و خواستههای خود را به عرض شاه برساند. شاهنشاه نیز تقبل نمودهاست که به وی منصب و مقام عطا فرماید.
با این نیرنگ، ابوالقاسم خان به تهران میرود! اما شاه (محمدرضا) به او امان نداده و حتی با او کلمهای سخن نگفته و دستور داد او را روانه زندان نمایند...
پس از محاکمات فرمایشی، آن مدافع بزرگ آزادی و عدهای از دلاور مردان هم رزمش را به جوخه اعدام سپردند.
بی بی عظیمه همسر ابوالفاسم خان، از زنان لایق و سیاستمدار و دختر نصیر خان سردارجنگ بود و در مبارزات ابوالقاسم خان علیه شاه او را یاری و همراهی مینمود.
در تدارکات پشت جبهه عملیات جنگ، از جمله جمع آوری نیرو و سواران جنگجو و اسلحه و خواروبار و توان مالی به رزمندگان بختیاری کمک میکرد.
در یکی از ابیات حماسی آن روزگار، این بیت جلب توجه میکرد:
کاغذ بنویسم، به بی بی عظیمه زر بده، فشنگ بخر، جنگ وست به دیمه!