محمدرضا خان سردارِ فاتح (۱۲۶۳-۱۳۱۳ ش / ۱۳۵۳ ق)، نهمین پسر امامقلی خان حاجی ایلخانی و پدر شاپور بختیار، از خوانین ایل بختیاری بود. او با یکی از دختر عموهایش، نازبیگم (دختر نجفقلی خان صمصام السلطنه)، ازدواج کرد. لقب سردارِ فاتح با فرمان عموی دیگرش حاجی علیقلی خان سردار اسعد دوم در زمان قشون کشی بختیاریها برای فتح تهران در تابستان ۱۳۲۷ به او داده شد. در ۱۳۳۲ فرماندار یزد، در ۱۳۰۰ ش فرماندار اصفهان، و در ۱۳۰۹ ش ایل بیگی ایل بختیاری بود.
به گفته شاپور بختیار، به نقل از کتاب یکرنگی، محمدرضا خان با وجود آن که امکان تحصیل در اروپا را نیافته بود، علاقه مند به شعر و ادب و دانستن بود و کمبود تحصیلات منظم را با خواندن بیش از حد، و گرد آوردن کتابخانه بزرگی که ساعتها در آن وقت میگذراند، جبران میکرد. وی به ازای هر سی بیت شعری که شاپور کوچک برایش از حفظ میخواند، به او اجازه سوارکاری میداد که این امر باعث شد شاپور حدود ده هزار بیت شعر فارسی حفظ شود. وی بعدها پسرش را تشویق به ادامه تحصیلات در مدرسه فرانسوی بیروت و سپس در اروپا، که از آرزوهای عملی نشده خودش بود، کرد. شاپور همچنین نقل میکند که پدرش با اینکه رضاشاه را فردی شجاع، بردبار و باهوش میدانست، به علت عامی و کمسواد بودن وی و علاقه اش به مال اندوزی، رهبر مناسبی برای کشور نمیدانست و به همین دلیل از مخالفان به سلطنت رسیدن وی و القای سلطنت قاجار بود.
سردارِ فاتح در ۱۳۰۹ ش به تهران بازگشت و در ۱۳۱۲ ش همراه با چندین تن دیگر از اعضای خانواده اش، به علت شورش در برابر دخالتهای رضاشاه در امور ایلات، دستگیر و در ۱۳۱۳ ش در زندان تیرباران شد. اعدام محمد رضا خان به فرمان رضاشاه، درست در زمانی که شاپور به همراه پسر عمویش تیمور بختیار در فرانسه آماده نام نویسی در دانشگاه بود، وقفه دو سالهای در تحصیلات شاپور انداخت.